سيزده بدر هم گذشت. اولين سيزده بدر توي خونه جديد كه كلش توي همين خونه سپري شد. دليل خاصي نداشت كه خونه مونديم ولي علي يكي از دلايلش بود. پاي پروژش و هنوز هم پشت لپ تاپ. بچه كه بوديم من يه لباس رو مي پوشيدم و وقتي براي من ديگه كوچيك مي شد، نوبت علي مي شد كه اونو تن كنه، يه زماني به من مي گفت من كهنه پوش توام، ياد اون روزها بخير... الان هم لپ تاپ دست اونه، طبق همون قاعده كهنه پوشي. من پروژمو باش انجام دادم و الان اون داره پروژه فاينالشو باش انجام ميده. بگذريم... شد 224 روز و 414 روز ديگه مونده. عيد با روزهاي تعطيل و نيمه تعطيلش، خوب اين شماره انداز سربازي ما رو برد بالا، ولي از فردا احتمالا با سرعت لاك پشت به عدد روزهاي گذشته اضافه ميشه. بعد از بيدار شدن و خوردن سبزي پلو با ماهي سيزده (البته به انضمام مخلفات)، اومدم طبقه بالا و شروع كردم به تميزي و مرتب كردن خونه. كرسي رو با مايحتويش جمع كردم و خونه باز شد. عصر با وحيد رفتيم پارك جلوي خونمون. به مجيد زنگ زد. مي گفت كلا خونست و وحيد مي گفت عين افسرده ها حرف ميزده. برگشتني وحيد اومد خونمون و ديداري با خان داداش داشت. شب هم بعد شام با امير رفتيم واسه به قول خودش چپق صلح. رفتيم جلوي استخر كديور و بعد برگشتيم خونه. تجربه حضور در يه مكان جديد رو هم امشب تجربه كرديم، با صداي قورباغه ها.
الان از حموم اومدم بيرون و سرحال. طبق معمول وقتايي كه به يه آهنگ كليد مي كنم، در حال گوش دادن به آهنگ "شب شد" رومينا و رايان هستم. در يك كلمه و از هر لحاظ: Perfect.
اما حديث نفس امشب:
پهلوونا و قلدرها وقتي ميزنن يكي رو له ميكنن، بعد از نفس كش طلبيدن ميگن: نبوووووووووووووود! ولي يه عده هستن توي اين دوره زمونه مدرنيته كه اداي پهلوونا رو در ميارن، يعني چي؟ يعني بعد از اينكه به خاك سياه نشوندنت و تباهت كردن، به جاي اينكه مثل پهلووناي قديم نبووووووود بكشن، ميگن "بعدي كي بود؟". جالب اينه كه نبردهاي پهلووناي قديم رو در رو بود و در عين راستي و درستي. ولي آدماي دوره زمونه ما غير از اينكه از پشت خنجر ميزنن، ولع له كردن دارن، با هر به خاك ماليدن يه آدم، به جاي اينكه سير بشن، ارضا بشن، ميرن سراغ بعدي و ميگن "بعدي كي بود". درسته هر دو تا دارن يه مفهوم رو مي رسونن، ولي اولي رضا نداره به بودن نفس كش بعدي، نه اينكه بترسه، نه چون به خودش خوب مطمئنه و خودشو مي شناسه كه نفس كش مي طلبه، ولي بزرگي و عزتش مي خواد نزنه كسي رو به همون خاكي بنشونه كه قبلي رو نشونده بود، ولي اين آدماي....................... (دلم نمياد بنويسم ازشون، چون .....................). پهلوون هاي قديم انقدر قلندرن كه قلندري از فرم نوشتاري نبوووووووودشون مي چكه، اما نامرداي نا پهلوون امروز، مثل ترسوهاي خائن "بعدي كي بود" ميكشن. به احترام تموم پهلوون هاي كه هرگز نمي ميرند و موندن تو يادها تا سرمشقي باشن واسه آدم هايي كه ميخوان با مرام باشن و به جاي "بعدي كي بود"، نواي جاوداني "نبووووووووووود" رو با تمام وجود سر بكشن. دم همه پهلووناي با مرام قديم گرم كه اگه نبودن كلمه مرام احتمالا از فرهنگ هاي لغت ما پاك شده بود.همين!