الان "بی خوابی" رو دیدم. خیلی اتفاقی. مثل یه اتفاق جبری. عصر می خواستم برم شیخ علاءالدوله و در نهایت تعجب رفتم. با وحید و امیر و نگار. توی ماشین خیلی حرف فیلم memento کریستوفر نولان بود. بی خوابی رو درست و حسابی ندیده بودم. به محض نشستن پای پی سی، دستم رفت روی بی خوابی و دست دست نکردم مثل همیشه، شروع کردم به دیدنش و همین الان تموم شد. نمی دونم چی باعث شد ببینمش. چون برای فیلم دیدن خیلی بازی درمیارم. مثل یه سری کارها حس و حال میخواد. فوق العاده بود. همه چیش. وارد جزئیات نمیشم. فقط علی گفت بی خوابی هم مال کریستوفر نولانه. نمی دونم توی جبر زندگی می کنیم یا اختیار ولی اینو میدونم که جبر وجود داره و نقش بازیهای خدا برای ما، پررنگ ترین نقشیه که میشه توی جبر دید. همین!