يه شعر خوب - شماره 31
اي خاطره پيش آي و نت هايت را هم ساز كن
و آنگاه كه بر فراز باد موسيقي تو شناور است
من در جويباران خيره خواهم شد
آنجا كه دلدادگان آه مي كشند
و در رويا فرو مي روند
من به شكار اوهام، كه در گذرند خواهم نشست
و در آينه، آبي از جويبار زلال خواهم نوشيد
و آواز مهر را خواهم شنيد
و سرتاسر روز را خواهم غنود
و در رويا فرو خواهم رفت
چون شب فرا رسد خواهم رفت به همانجا كه در خور اندوه است
گام زنان بر كنار دره تاريك
با سوداي خاموش
و آنگاه كه بر فراز باد موسيقي تو شناور است
من در جويباران خيره خواهم شد
آنجا كه دلدادگان آه مي كشند
و در رويا فرو مي روند
من به شكار اوهام، كه در گذرند خواهم نشست
و در آينه، آبي از جويبار زلال خواهم نوشيد
و آواز مهر را خواهم شنيد
و سرتاسر روز را خواهم غنود
و در رويا فرو خواهم رفت
چون شب فرا رسد خواهم رفت به همانجا كه در خور اندوه است
گام زنان بر كنار دره تاريك
با سوداي خاموش
ويليام بليك (1757-1827)
+ نوشته شده در جمعه هفدهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 14:47 توسط وحيد
|