حرفهایی که مثل تیله های بچگی می مونن - 9
دریاقلی سورانی یک اوراقچی ساده در محله کوی ذوالفقاری آبادان بود که با اطلاع از نفوذ دشمن به این سوی بهمنشیر و خطر نفوذ به آبادان در تاریخ 9 آبان 1359، با دوچرخه ای کهنه 20 کیلومتر رکاب زد و خبر نفوذ دشمن به کوی ذوالفقاری آبادان را به سرهنگ منوچهر کهتری فرمانده گردان 153 پیاده از لشکر 77 پیاده خراسان که مسوولیت دفاع از آبادان را به عهده داشت رساند. سرهنگ و یارانش نیز در نبردی خونین و تن به تن با نارنجک و کلت و سرنیزه، گردان نفوذی عراقی را متلاشی کردند. دریاقلی چند روز بعد در اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد. بر سنگ قبر قدیمیش نوشته شده بود : پاسدار شهید. اما ... اما دریاقلی پاسدار نبود، ارتشی هم نبود. دریادلی بود متعلق به نیروهای داوطلب مردمي...
+ نوشته شده در جمعه هفتم تیر ۱۳۹۲ ساعت 20:52 توسط وحيد
|