خزعبلات
بر آستان جانان گر سر توان نهادن، گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
جان عشاق، قطعه ای برای تمام فصل ها
توی این لحظه ها فقط جان عشاق می چسبه و بس... مثل شبهای آموزشی نیشابور... اورتور اولش انگار وحی منزله خداست
برچسبها:
جان عشاق
+
نوشته شده در شنبه یکم تیر ۱۳۹۲ ساعت 22:45 توسط وحيد |
آن خطاط سه گونه خط نوشتي
يكي او خواندي لاغير
يكي را هم او خواندي هم غير
يكي نه او خواندي نه غير او
آن خط سوم منم...
خانه
آرشیو وبلاگ
عناوین نوشته ها
نوشتههای پیشین
شهریور ۱۴۰۲
اسفند ۱۳۹۲
بهمن ۱۳۹۲
دی ۱۳۹۲
آذر ۱۳۹۲
آبان ۱۳۹۲
مهر ۱۳۹۲
شهریور ۱۳۹۲
مرداد ۱۳۹۲
تیر ۱۳۹۲
خرداد ۱۳۹۲
اردیبهشت ۱۳۹۲
فروردین ۱۳۹۲
اسفند ۱۳۹۱
بهمن ۱۳۹۱
دی ۱۳۹۱
آذر ۱۳۹۱
آبان ۱۳۹۱
BLOGFA.COM