از حياي لب شيرين تو اي چشمه نوش
غرق آب و عرق اكنون شكري نيست كه نيست

خيلي دوست دارم بدونم وقتي حافظ داشت اين بيت رو مي گفت به چي فكر ميكرد...

پ.ن: آلبوم "چشمه نوش" شجريان و لظفي توي راست پنجگاهه و اين بيت در گوشه "نغمه و پروانه" راست پنجگاه خونده شده. اثرش مثل مواد مخدر ميمونه، آدمو نشئه ميكنه. هم شجريان مريضه، هم لطفي، بدتر از اون دو تا خود جناب حافظ.