اثري كه خيلي مهجور مونده. مثل همه كارهاي مشكاتيان، استخون بنديش عاليه. گروه نوازي در حد اكمل و تصنيف هاي مشكاتيان هم كه گفتن نداره. يه آلبوم خوب توي دستگاه سه گاه كه وقت و بي وقت مي توني بهش گوش كني. سواي تصنيف "وطن من" كه هيچ حرفي راجع بهش نميشه زد، قطعه شماره 4 آلبوم منهدم كنندست. اونجا كه بعد از يه چهارمضراب تند سماع آور، شعر حافظ بيمار شروع ميشه كه:
بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند
كه به بالاي چمان از بن و بيخم بركند
يعني رسما حالت سماع ميگيري با اين آهنگ. بهش گوش كنيد پشيمون نميشيد. راستي اين كليپ رو هم ببينيد كه مشكاتيان راجع به ايرج و وطن من حرف ميزنه. آدم بغضش ميتركه وقتي مي بينه چنين آدم هايي هم وجود دارن. حيف كه زود از پيش ما رفت:http://www.aparat.com/v/b5TlX
تو رو قرآن، جلد آلبوم رو نگاه كنيد! يعني عشق به ايران و فرهنگ ايراني از همه جاي كارهاي پرويز مشكاتيان مي باره. به جلد آلبومش خيره ميشم، رسما ميرم توي روياها، به كاروانسراها، به خرابه هاي كاه گلي و ريگستان و ريشه هامون. به سمرقند و بخارا و .... خيلي خوبه اين آلبوم. زبون قاصره به خدا.